چیزهایــ تازه ایــــ یاد گرفتم

دیگر نوشته هایم را در دفترچه خاطرات تنهاییم نمیــــ نویسم

یه دل شکسته بهم گفت تو قلبت بنویس تا همیشه بتونیـــــ بخونیشون

در عین سادگیــــ چقدر زیبا بود حرفش

اما هیچ زیباییـــــ به بودن تو در کنارم نمیــــ رسید

چقدر نا به هنگام پر کشیدیــــــ

در زندگـــی زخم هایـــی هـــست

که آنقــدر در پـــوست و گوشت

نفـوذ می کــند که حتـــی گذر

زمـــان  هم نمــي توانــــد

التـــیام بــــخش بــــاشد

همیشه چوب ســــــــوختنی نیست

خـــــوردنی هم هست

ما گاهی چوبِ ســـــــادگیمون رو میـــــــــخوریم

مَـטּِ بیـچـاره مُـدت هـاست کَـسـ ـے را مُـخـاطب شـعـرهـایـمـ کَـرده امـ کـه

خـیـلـ ـے وقت است غـایب است !

خدایااز تو دلگیرم!!!

به قولت وفا نکردی...

گفته بودی حق انتخاب دارم پس چرا انتخابم را گناه اعلام کردی؟!

خودکشی هم انتخاب من بود...

چه مرض بدیه بزرگ شدن دردات ، قبل از خودت . . .

چه حس بدیه که عشقت تو اوج ناباوریت بزارتت بره !

و از همه اینا بدتر تو این زمونه اینه که دلت پاک باشه وساده . . .

و هنوزم نخوای اونی که دلتو شیکسته از خاطراتت بیرون بره !